English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7441 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nebulosity U حالت ابری
sponginess U حالت ابری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the i U [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode U قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
foreground U سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
vitrifying U تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analog U سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues U ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor U وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
heaviest U ابری
cloudy U ابری
overcast U ابری
nebulose U ابری
acloud U ابری
reeky U ابری
flossflower U گل ابری
nebula U ابری
heavy U ابری
clouded U ابری
heavies U ابری
nedula U ابری
heavier U ابری
nubilous U ابری
prints U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
devitrify U از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
plebeianism U حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest U حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternated U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternates U تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
gloom U ابری بودن
dummbbell nebula U ابری دمبل
star nebula U ابری ستارهای
dapple U لکه ابری
crab nebula U ابری خرچنگی
aquarius nebula U ابری دلو
thicker U تیره ابری
thickest U تیره ابری
emission nebula U ابری تشعشعی
planetary nebula U ابری سیارهای
ring nebula U ابری حلقوی
star cloud U ابری ستارهای
tarantula nebula U ابری طلاماهی
veil nebula U ابری پرده
owl nebula U ابری جعد
orion nebula U ابری جبار
flecker U ابری کردن
horsehead nebula U ابری سراسب
thick U تیره ابری
lagoon nebula U ابری مرداب
obnubilate U ابری کردن
heavily overcast U ابری متراکم [هواشناسی]
horsehead nebula U ابری کله اسبی
heavily overcast U ابری پوشیده [ هواشناسی]
to cloud over U ابری شدن [هوشناسی]
It is cloudy. U هوا ابری است.
extragalactic nebula U ابری برون کهکشانی
to overcloud U ابری شدن [هوشناسی]
marbleize U رنگ ابری کردن
overcloud U ابری یا تیره شدن
lyraring nebula U ابری حلقوی شلیاق
genitive U حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
marbles U رنگ ابری زدن مرمرنماکردن
marble U رنگ ابری زدن مرمرنماکردن
emission nebula U ابری نشری سحابی گسیلشی
uart U قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
cold forming U حالت دهی در حالت سرد
spectrality U حالت طیفی حالت شبحی
spectralness U حالت طیفی حالت شبحی
marginal case U حالت نهائی حالت حدی
transitoriness U حالت ناپایداری حالت بی بقایی
On Thursday it will be variably cloudy [cloudy with sunny intervals] . U پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
helmcloud U ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
thunderhead U توده ابری که حاشیه اش سفیداست وقبل از رعد وبرق دراسمان فاهر میشود
cloud design U طرح ابری که بیشتر در فرش های چینی دیده می شود و حالتی از ابر را نشان می دهد
crude U حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode U حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
bedim U با ابر پوشاندن ابری یا مانند ابر کردن
groundhog day U روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
clouding U ابری شدن سایه افکن شدن
clouds U ابری شدن سایه افکن شدن
cloud U ابری شدن سایه افکن شدن
cloud lattice design U طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
mottle U لکه لکه ابری
northen america nebula U ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
forward seat U حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
temper U حالت
makes U حالت
stances U حالت
make U حالت
phases U حالت
queasiness U حالت قی
tempers U حالت
unexpressive U بی حالت
pyreticosis U حالت تب
tempered U حالت
if U حالت
stance U حالت
self U حالت
ill conditioned U بد حالت
phased U حالت
phase U حالت
glass eyed U بی حالت
idiocrasy U حالت
predicaments U حالت
predicament U حالت
cases U حالت
case U حالت
line condition U حالت خط
estates U حالت
estate U حالت
condition U حالت
state U حالت
febricity U حالت تب
feverishness U حالت تب
state- U حالت
expressions U حالت
manner U حالت
disposition U حالت
posturing U حالت
postures U حالت
postured U حالت
expression U حالت
grain U حالت
temperament U حالت
states U حالت
fettle U حالت
moods U حالت
mood U حالت
situation U حالت
situations U حالت
status U حالت
temperaments U حالت
stated U حالت
stating U حالت
posture U حالت
attitudes U حالت
attitude U حالت
idiocrasy U حالت مخصوص
idle position U حالت سکون
mentation U حالت دماغی
ignition condition U حالت احتراق
flexibility U حالت گیر
no load condition U حالت بی باری
pulverulence U حالت خاکی
marshiness U حالت مردابی
nominative case U حالت فاعلی
iciness U حالت یخی
master mode U حالت راهبر
miriness U حالت باطلاقی
mode indicator U نشانگر حالت
mopishly U با حالت افسرده
stating U دولتی حالت
milkiness U حالت شیری
normal state U حالت نرمال
in a state of depression U در حالت افسردگی
multiplex mode U حالت تسهیم
in form U خوش حالت
insert mode U حالت درج
isopiestic U حالت فشارمتعادل
liquid state U حالت مایع
linearity U حالت طولی
nebulosity U حالت گازی
jussive U حالت امری
kashrut U حالت جواز
kashruth U حالت جواز
lethargically U با حالت سبات
input mode U حالت ورودی
locative U حالت مکانی
lucid interval U حالت افاقه
logical state U حالت یک منطقی
inactive status U حالت انتساب
incipience U حالت نخستین
nebulosity U حالت غباری
nominative case U حالت فاعلیت
incipincy U حالت نخستین
initial state U حالت اغازی
limit state U حالت حدی
resonances U حالت همگام
borderline state U حالت مرزی
orthogonality U حالت عمودی
burst mode U حالت پیوسته
chararcter mode U حالت دخشهای
childishness U حالت بچگی
circuit opening U حالت مدارباز
circumstantiality U حالت وکیفیت
colloidal state U حالت کلوییدی
command mode U حالت فرماندهی
conjugality U حالت زناشویی
continuum state U حالت پیوستار
Recent search history Forum search
1 if there's any justice
1incentive
1affixation
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1skirts
1حالت خوبه
1'no'said oliver,with an"ask me,ask me!"look on his face
2encapsulate
0جملات كه بعد از tobe حالت سوم فعل استفاده مى شود دقيقا چه معنى ميدهند مثل (it is called,it was called)
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com